دکتر صادق حسنی
مفهوم خودبازآفرینی شهری :
در عصر آنتروپوسين ، سياره زمين با اقدامات انسانها، با فناوري هاي گسترده دچار دگرگونی شده است. این عصر، همچنين متعلق به شهرها است: نواحی شهري مراکز اقتصادي جهان هستند که 80درصد توليد ناخالص داخلی در این نواحی توليد میشود. منابع مورد استفاده شهرها و خروجی مواد زائد آنها، بيش از هر عامل دیگري تأثيرات انسانی بر روي سياره زمين را تعيين می کند. بنابراین شهرنشينی جهانی ظهور آغازین عصر آنتروپوسين است.
رشد شهري یک روند جهانی به ظاهر غيرقابل توقف است. در سالهاي اخير در مورد این روند تاریخی و اینکه چگونه در آینده این روند سرعت بيشتري خواهد گرفت، بحث شده است.
یک انقلاب شهري با محوریت سوخت هاي فسيلی که توسط جهانی شدن نئوليبراسيونی تقویت شده است، منابع سياره زمين رو جارو کرده و الگوهاي زندگی و رفتار ميلياردها انسان را تغيير داده است . هرچه شهرها بزرگتر و ثروتمندتر باشند، بيشتر تمایل دارند تا از موهبتهاي طبيعت از سراسر دنيا حتی وراي پسکرانه خودشان بهره برداري کنند. تاثيرات انسان بر اکوسيستم ها و چشم اندازهاي جهان تحت سلطه جاپاي اکولوژیکی شهرها قرار دارند که در حال حاضر در بسياري از نقاط کره زمين گسترده شده اند. این اثرات میتوانند صدها بار بزرگتر از خود شهرها باشند.
در چنين دنياي شهري شده، شهرها نياز دارند تا به سرعت به انرژي هاي تجدیدپذیر روي بياورند و فعالانه به بازگرداندن اکوسيستم آسيب دیده کمک کنند.
براساس برآوردهاي سازمانهاي مختلف، نيمی از جمعيت جهان در شهرها زندگی میکنند. شهرها سهم بسيار زیادي بين 60تا 80درصد از توليد انرژي در دنيا را بر عهده دارند و سهم آنها از انتشار دي اکسيد کربن نيز تقریبا به مقدار همين است.
توجه به نياز روزافزون به منابع انرژي و محدود بودن منابع انرژي فسيلی، ضرورت سالم نگه داشتن محيط زیست، کاهش آلودگی هوا و تأمين سوخت از اهميت بالایی برخوردار است. معضلات ایجاد شده از طریق مصرف سوختهاي فسيلی همچون تغييرات آب وهوا همه کره زمين را تحت تأثير قرار داده و این مسئله امروزه به ویژه در مناطق آسيب پذیرتر قابل مشاهده است که سلامت شهروندان را به شدت تهدید میکند . براي مقابله با این تهدیدها جنبشها و دیدگاهاي فکري نوینی شکل گرفته است. از مهمترین دیدگاههاي برنامه ریزي محيطی به ویژه محيطهاي مصنوع و شهري در هزاره سوم تحول در چهارچوب فکري توسعه پایدار و شکلگيري توسعه پایدار خودبازآفرین بوده است. توسعه پایدار خودبازآفرین به ما میگوید که چالش امروزي که پيش روي ما قرار دارد دیگر آفرینش و شهرهاي پایدار نمیباشد، بلکه در حقيقت چالش امروزي عبارت است از؛
خلق شهرهاي خودبازآفرین ، تا اطمينان حاصل کنيم این شهرها فقط شهرهایی نيستند که از لحاظ استفاده بهينه منابع و توليد پایين کربن شناخته شده اند بلکه یقيناً بيشتر از آنکه اکوسيستمی که وراي مرزهاي آنان قرار دارد و منابعی که از آن دریافت میکنند به تحليل ببرند، آنرا ارتقاء ببخشند .
به طور کلی، استفاده از منابع تجدیدپذیر و کارا ساختن انرژي و توجه به الگوي دورانی متابوليسم شهري به جاي الگوي خطی از راهکارهاي اصلی تحقق پایداري خودبازآفرین در شهرها میباشند. پارادایم پایداري خودبازآفرین با توجه به تغيير رویکرد مکانيکی به یک رویکرد اکولوژیکی سيستمهاي زنده شکل گرفته است . توسعه خوبازآفرین شهرها رویکردي جامع میباشد که وراي مفاهيم موجود در ارتباط با توسعه پایدار میباشند.
مفهوم شهرهاي خودبازآفرینی ؛
مفهوم شهرهاي خودبازآفرین ابتدا توسط کميته بين المللی کارشناسان شهرها و تغييرات آب وهوایی تشکيل شده توسط شوراي آینده جهانی با همکاري دانشگاه هامبورگ بين سالهاي ۲۰۰۸ و ۲۰۱۱. ایجاد شد، یک شهر خودبازآفرین یک توسعه شهري است که براساس یک ارتباط احياگر و ارتقادهنده محيط زیستی با سيستمهاي طبيعی که شهر از آن منابع را براي حفظ خود جذب می کند، ساخته شده است. یک شهر خودبازآفرین رابطه همزیستی و سودمند دوجانبهاي را با پسکرانه خود نه تنها با کاهش اثرات محيط زیستی بلکه با بهبود فعال و بازآفرینی ظرفيت بهره ور اکوسيستم هایی که به آن وابسته است، حفظ میکند .مسير دستيابی به توسعه خودبازآفرین شهري نيازمند تغيير در پارادایم قدیمی متابوليسم خطی به متابوليسم دورانی جدید میباشد. این نوع توسعه شهري به دنبال تقليد سيستم هاي متابوليسم دورانی است که در طبيعت یافت میشود. ایجاد و به ثمر رساندن ارتباط دو سویه همزیست بين نواحی شهري و نواحی اطراف آنها در کانون چشم انداز خودبازآفرینی قرار دارد.
گروه ریجِنيسيس ابتدا در سال 1995اصطلاح توسعه خودبازآفرین را مطرح کرد. این رویکرد روشی را توصيف میکند که درباره افزایش توانایی موجودات زنده براي همزیستی است به طوري که سياره ما بتواند پتانسيل خود براي تنوع، پيچيدگی و خالقيت را ادامه دهد.
توسعه خودبازآفرین زمينه و راهنمایی براي درک تعدد رویکردهاي پایداري به عنوان یک پدیده منسجم فراهم میکند که حقيقتاً قادر به تطبيق با پيچيدگی مسائل جهانی امروز است.
واژه هاي زیادي چون نوسازي، بازآفرینی و مرمت و اصلاح به عنوان مترادف در پروژه هاي خودبازآفرینی و خط مشی هاي دولتی ارائه شده اند، امامعناي این واژه ها بر چه چيزي دلالت دارند؟ در تعریف کليدواژه هاي مرتبط با خودبازآفرین؛
_دوباره فعال کردن، دوباره به کار انداختن
_ترميم کردن، به حالت اوليه برگرداندن
_تجدید، نو کردن
_باززنده سازي، احيا
_خودبازآفرینی، حيات تازه یافته، از نوع رشد کردن
خودبازآفرینی صرفاً به تقویت و احياي یک سيستم یا بازگرداندن آن به وضعيت یا شرایط بهتر اشاره نمیکند؛ بلکه تغيير سيستم به چيزي متفاوت و بهتر، همچنين ایجاد تغيير اخلاقی تام یا تهذیب اخلاقی اشاره دارد. عبارت خودبازآفرینی فرآیندهایی را توصيف می کند که این فرآیندها منابع و مواد خودشان را احيا، تجدید و تقویت میکنند و سيستمهاي پایدار را ایجاد میکنند که نيازهاي جامعه را با یکپارچگی طبيعت ادغام میکند.
برقراري ارتباط همزیستی بين مناطق شهري و نواحی اطراف در قلب چشم اندازخودبازآفرینی قراردارد. برخلاف شهرهایی که از پسکرانه هاي خود استفاده میکنند وچيزي جز ضایعات به آن بازنمی گردانند، یک شهر خودبازآفرین داراي رابطه متقابل سودمندبا قلمرو پيرامونی و روستایی خود است.اصطلاح توسعه خودبازآفرین نباید به عنوان یک رویکرد منفرد تلقی شود، بلکه به عنوان یک اصطلاح گسترده در نظر گرفته شود که از آن رویکردهاي چندگانه میتوانند استنتاج شوند.
رویکرد توسعه خودبازآفرین بایستی منجر به افزایش سرمایه طبيعی و اجتماعی شود که سيستم اکولوژي را به صورت بهينه اي قبل از توسعه حفظ کند، به این دليل که این رویکرد نه تنها حفظ و محافظت می کند بلکه کمال از دست رفته را احيا میکند.
خودبازآفرینی شهری، تجلی سازوکارهای خودتنظیمگرایانه در بستر سیستمهای شهری پیچیده و انطباقپذیر است که با اتکاء بر سرمایههای بومی و کنشگری خُرد-اجتماعی، فرایند بازتولید فضامند را از سطح مداخلات از بالا به پایین به سمت الگوهای ریزمقیاس و برهمنهیشده از دل مشارکتهای افقی و شبکهای سوق میدهد؛ بدینترتیب، شهر نه بهمثابه ابژهای کالبدی، بلکه همچون سوژهای پویا و بازتابدهنده پویاییهای نهادی، فرهنگی و زیستاجتماعی بازتعریف میگردد
دکتر صادق حسنی
دیدگاه خود را بنویسید